تحلیل فیلم

معرفی فیلم زن و بچه

️بدون اسپویل✅️
در فیلم سینمایی “زن و بچه” تا یک ساعت اول هیچ اتفاقی نمی افتد و فقط مقدمه هست ، و حتی در این تایم آنقدر دوربین به پسربچه میپردازد که تصور میشود شخصیت اصلی هست ، اما بعد از یک ساعت میبینیم که تازه قصه شروع میشود.

پسربچه آنقدر روی مخ و اذیت کننده نشان داده میشود که با رفتنش ذره ای حس ناراحتی در مخاطب ایجاد نمیکند . بنظر من شخصیت های فیلم همه احمق اند.
خود مهناز با آن همه دیالوگهای سطحی و کارهای اشتباه و غیرمنطقی ، تا پیمان معادی که بی دلیل ترین و بدترین نقش عمرش را بازی کرده و اصلا شخصیتی نداشت که بهش پرداخته شود ، تا مادر قصه که اصلا معلوم نبود در دنیای خودش و مشق هایش است ، یا بالای سر بچه هایش ، تا خواهر ماجرا که عجیب ترین تصمیم را میگیرد ، و دختر بچه و عمه و پدربزرگ و … همه کاراکترها احمق اند و کلمه بهتری برازنده شان نیست.
همه در بی ربط ترین خط داستانی که فوق العاده پراکنده هست ، گویا فقط وظیفه به پایان رساندن دیالوگهایشان را برعهده دارند.
ما نمیفهمیم باید با مهناز و حرفها وکردارهای ناعاقلانه اش همراه بشویم یا باید روبرویش باشیم و به حالش تاسف بخوریم؟ یعنی فیلمنامه نویس خودش تکلیفش با شخصیت هایش معلوم نیست.

فیلمساز از احساسات مخاطب سواستفاده کرد و بزور گریه گرفت .در فیلم مدام نماهای اضافی که کارکردی در قصه ندارند نشان داده میشود . مثل جمعیت دانش آموزان که تاکید زیادی رویش میشود ولی ابدا تاثیرگذاری نمای مشابه اش در معتادانِ “متری شیش و نیم” را ندارد ، و یا نمای طبقات آپارتمان که انقدر زیاد بود من حدس میزدم که حتما قرار است یکی از اینجا پرت شود پایین که آنقدر نشانش میدهند.

اینهمه فوکوس روی نماهای فرفره چه معنایی داشت؟ فرفره اصلا نماد چه چیزی بود؟ فرفره در فیلم نولان “تلقین” کارکرد اصلی داشت . نکند میخواست ادای دینی به نولان کرده باشد؟ اجازه بدهید باور نکنم.

گویا روستایی گفته خواسته است به زن در جامعه بپردازد و زن مستقل و سختی های زندگی اش را نشان دهد و چاره ای نداشته که این حجم از سختی و سیاهی را به تصویر بکشد چون واقعیت همین است. ولی ما بجز زن ستیزی چیزی ندیدیم! کاراکتری پر از اشتباه که نتیجه گیری منِ مخاطب این میشود که هر بلایی سرش آمده حقش هست!

از کسی که فیلمهای خوبی مثل “ابد و یک روز” و “برادران لیلا” را ساخته ، توقع این چنین فیلمی در ساخته ی چهارمش را نداشتم . حتی اگر خواسته باشد فیلمی خنثی و بی دردسر بسازد که حداقل بشود اکرانش کند و سرنوشت برادران لیلا را نداشته باشد هم ، توقع قصه ای منسجم ، دیالوگهایی درست و بازیهایی درجه یک انتظار میرفت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *